لغت نامه دهخدا تلاوش. [ ت َ وُ ] ( اِ ) تراوش. در فرهنگها ضبط نشده ولی در زبانها هست. ( گنجینه گنجوی تألیف وحید دستگردی ص 36 ) : تکش با تلاوش درآویخته چنین رودی از هر دو انگیخته .نظامی ( اقبالنامه چ وحید ص 180 ).رجوع به تلاوشگاه شود.