بی مشورت

لغت نامه دهخدا

بی مشورت. [ م َ وَ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + مشورت = مشورة عربی ) بدون شور و کنگاش. بدون مشاوره و همفکری :
هرکه بی مشورت کند تدبیر
غالبش بر هدف نیاید تیر.سعدی.رجوع به مشورت ومشورة شود.

فرهنگ فارسی

بدون شور و کنگاش . بدون مشاوره و همفکری .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم