بهشت برین

لغت نامه دهخدا

بهشت برین. [ ب ِ هَِ ت ِ ب َ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فردوس برین. بهشت. جنت :
دل سام شد چون بهشت برین
بر آن پاک فرزند کرد آفرین.فردوسی.یکی چون بهشت برین شهر دید
که از خرمی نزد او بهر دید.فردوسی.دو کوثر بر آن دوکف دست اوست
بهشت برین را بود کوثری.منوچهری.

فرهنگ فارسی

فردوس برین بهشت ٠ جنت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم