اخسیکتی

لغت نامه دهخدا

اخسیکتی.[ اَ ک َ ] ( اِخ ) شاعر. رجوع به اثیر اخسیکتی شود.
اخسیکتی. [ اَ ک َ ] ( اِخ ) محمدبن محمدبن عمر حسام الدین الاخسیکتی أبوالوفاء المعروف بابن أبی المناقب. شیخی فاضل. او در فروع و اصول امام بود و او راست : المختصر فی أصول الفقه المعروف بالمنتخب الحسامی و نسبت او به اخسیکت شهری از ماوراءالنهر واقع بر ساحل نهرالشاش از بلاد فرغانة است. انظر کتاب التحقیق لعبدالعزیز البخاری. ( معجم المطبوعات ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اخسیکتی (ابهام زدایی). اخسیکتی ممکن است اسم برای اشخاص ذیل باشد: • ابورشاد اخسیکتی، اَخْسیکَتی ، ابورشاد احمد بن محمد بن قاسم بن خدیو، ملقب به ذوالفضائل د ۲۸ق /۱۳۴م ، محدث و ادیب • ابوالوفا اخسیکتی، اَخْسیکَتی ، ابوالوفا حسام الدین محمد بن محمد بن عمرد۴۴ق / ۲۴۶م ، معروف به ابن ابی المناقب ، فقیه حنفی و اصولی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال ارمنی فال ارمنی فال پی ام سی فال پی ام سی فال قهوه فال قهوه