اسماء بنت یزید

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اَسْماءْ بِنْت ِ یَزید (د پس از ۶۰ق /۶۸۰م )، یکی از زنان صحابه که خطابه او نزد پیامبر اکرم (ص ) شهرتی ویژه دارد.
نام دیگر اسماء را فُکیهه ، و کنیه های او را ام عامر و ام سلمه آورده اند. وی دختر یزید بن سکن از قبیله بنی عبداشهل ، از شاخه های فرعی قبیله اوس بود که پیش تر با پیامبر اکرم (ص ) بیعت کرده بودند و برخی از بزرگان ایشان همچون پدر اسماء در غزوه احد به شهادت رسیدند. مادر اسماء، ام سعد دختر خُزَیم بن مسعود بن قلع بود. برخی او را دختر عم معاذ بن جبل دانسته اند، اما ذهبی این نسبت را مردود دانسته است .
مسلمان شدن وی
گویند اسماء که اسلام آورده بود، همراه با گروهی از زنان - و به عنوان سخنگوی آنان - برای بیعت نزد حضرت رسول (ص ) رفت و در آن مقام ، به بیان خطابه ای شیوا پرداخت . او با یاد کردی از کوشش های زنان در کنار شوی شان و با اشاره به این مطلب که زنان نگاه دارندگان امنیت خانه اند، زنان را با مردان جهادگر در اجر و پاداش الهی همسنگ دانست . پس از آنکه خطبه او به پایان رسید، رسول اکرم (ص ) و یاران آن حضرت کلام وی را به شیوایی ستودند. ظاهراً به سبب همین خطابه رسا او را «خطیبة الانصار» خوانده اند. در روایات آمده است که چون اسماء، برای بیعت نزد پیامبر (ص ) رفت ، دستبندهایی زرین به دست داشت که درخشش آن ها چشم را خیره می کرد. آن حضرت با اشاره به حساب و بازخواست اخروی، و مقایسه برخی از دستبندهای زرین با دستبند آتشین در آخرت ، او را از دلبستگی به مظاهر دنیا بیم داد. از آن پس اسماء در زمره اصحاب پیامبر اکرم (ص )، و در عداد انصار قرار گرفت .
راویان حدیث وی
او احادیث بسیاری از رسول اکرم (ص ) نقل کرده که بیشتر آن ها درباره رفتارهای اجتماعی و خانوادگی و موضوعاتی مربوط به زنان و زینت آنان و نیز آخرالزمان ، روز قیامت و مسأله دجال است . از میان کسانی که از اسماء حدیث روایت کرده اند، عمرو ابن مهاجر مولای اسماء، شهر بن حوشب ، عبدالرحمان بن ثابت بن صامت ، مجاهد بن جبر و اسحاق بن راشد را می توان نام برد. احادیث او که شمار آن ها را ۸۱ ذکر کرده اند، در آثار کسانی چون ابوداوود سجستانی ، ترمذی، نسایی ، ابن ماجه ، احمد بن حنبل و طبرانی ثبت شده است . جز این ها، برخی از مصاحبت هایی که اسماء با حضرت رسول (ص ) داشته است ، در آثاری چند به چشم می خورد. گفتنی است که به روایتی حکم «عده » برای نخستین بار درباره او صادر شده است .
دیدگاه ابن عبدالبر درباره اسماء
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم