ام عامر

لغت نامه دهخدا

ام عامر. [ اُم ْ م ِ م ِ ]( ع اِ مرکب ) کفتار. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد )( آنندراج ) ( از المرصع ). مشهورترین کنیه های اوست. ( از المرصع ). و من یصنع المعروف فی غیر اهله - یلاق الذی لاقی مجیر ام عامر. اصله ان رجلا من العرب اجار جروةضبع صغیرة من القتل ثم رباها باللحم و کانت تبیت معه و مع اولاده فلما کبرت فرسته و اولاده باللیل. ( منتهی الارب ). || اِست. || کرنبیه ( نوعی طعام ). || مقره ( حوض آب ). ( المرصع ).
ام عامر. [ اُم ْ م ِ م ِ ] ( اِخ ) نام چند تن از زنان صحابی است. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 253 شود.

فرهنگ فارسی

نام چند تن از زنان صحابی است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ورق فال ورق فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال جذب فال جذب