اجزای اصلی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] این واژه،اصطلاح کلامی است و در علم کلام خصوصا هنگام طرح شبهه اکل و ماکول و پاسخ ان حرف های فراووانی در مورد آن زده می شود و نظریات مختلفی نیز در مقام تعریف آن ارائه شده است.
متکلمان و بعضی از فلاسفه می‏گویند بعد از مفارقت نفس از بدن و تلاشی جسد چیزی باقی می‏ماند و نفس، امری را از جسد با خود نگه می‏ دارد که دستخوش حوادث و تحولات نیست و معاد جسمانی را از همین راه توجیه می‏نمایند و اشکالاتی که در زمینه تبدیل اجساد باجساد دیگر وارد شده است از این راه دفع کرده‏اند.
اختلاف در مصداق اجزای اصلی
در تصویر آن چیزی که از جسد باقی می‏ماند نظریات و عقایدی چند اظهار شده است. بعضی می‏گویند آنچه از اجساد باقی می‏ماند هیولای مخصوص بابدان است.
بعضی دیگر می‏گویند آنچه باقی می‏ماند جوهر فرد است.
محی الدین عربی گوید بعد از مفارقت نفس از بدن تمام مواد و اجزاء بدن متلاشی می‏گردد و معاد روحانی است.
توضیح بیشتر اجزای اصلی
بدن انسان ها از دو بخش تشکیل شده است. یک بخش اصلی که به هیچ وجه قابل تجزیه و تبدیل نیست، و به همین خاطر هیچ گاه جزو بدن انسان دیگری نخواهد شد. و بخشی فرعی که قابل تجزیه است و می تواند در ساختمان بدن ده ها و صدها انسان مشترک باشد.
متکلمان می گویند: آنچه که به عنوان عین بدن دنیایی افراد در قیامت حاضر می شود، تنها همان بخش اصلی بدن هاست و لزومی برای بازگشت دقیق بخش فرعی جسم های دنیایی به صحنه ی قیامت وجود ندارد.
آنها می گویند: با توجه به این بیان، در عین این که به هر حال، همان جسم دنیایی افراد در معاد حضور یافته است، دیگر آن اشکال نیز مطرح نمی شود.
البته در تبیین چیستی اجزای اصلی بدن، سخن های گوناگونی گفته شده است. برخی با استفاده از احادیث «طینت»، طینت افراد که خمیر مایه ی اصلی آفرینش آنهاست را به عنوان جزء اصلی بدن انسان دانسته اند. برخی دیگر، با استناد به حدیثی با این مضمون که بخشی از انسان به نام «عجب الذنب» پوسیده و مبدل نمی شود، اعضایی چون آخرین مهره ی کمر را به عنوان مصداق آن عضو و بخش اصلی ذکر کرده اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم