دانشنامه اسلامی
متکلمان و بعضی از فلاسفه میگویند بعد از مفارقت نفس از بدن و تلاشی جسد چیزی باقی میماند و نفس، امری را از جسد با خود نگه می دارد که دستخوش حوادث و تحولات نیست و معاد جسمانی را از همین راه توجیه مینمایند و اشکالاتی که در زمینه تبدیل اجساد باجساد دیگر وارد شده است از این راه دفع کردهاند.
اختلاف در مصداق اجزای اصلی
در تصویر آن چیزی که از جسد باقی میماند نظریات و عقایدی چند اظهار شده است. بعضی میگویند آنچه از اجساد باقی میماند هیولای مخصوص بابدان است.
بعضی دیگر میگویند آنچه باقی میماند جوهر فرد است.
محی الدین عربی گوید بعد از مفارقت نفس از بدن تمام مواد و اجزاء بدن متلاشی میگردد و معاد روحانی است.
توضیح بیشتر اجزای اصلی
بدن انسان ها از دو بخش تشکیل شده است. یک بخش اصلی که به هیچ وجه قابل تجزیه و تبدیل نیست، و به همین خاطر هیچ گاه جزو بدن انسان دیگری نخواهد شد. و بخشی فرعی که قابل تجزیه است و می تواند در ساختمان بدن ده ها و صدها انسان مشترک باشد.
متکلمان می گویند: آنچه که به عنوان عین بدن دنیایی افراد در قیامت حاضر می شود، تنها همان بخش اصلی بدن هاست و لزومی برای بازگشت دقیق بخش فرعی جسم های دنیایی به صحنه ی قیامت وجود ندارد.
آنها می گویند: با توجه به این بیان، در عین این که به هر حال، همان جسم دنیایی افراد در معاد حضور یافته است، دیگر آن اشکال نیز مطرح نمی شود.
البته در تبیین چیستی اجزای اصلی بدن، سخن های گوناگونی گفته شده است. برخی با استفاده از احادیث «طینت»، طینت افراد که خمیر مایه ی اصلی آفرینش آنهاست را به عنوان جزء اصلی بدن انسان دانسته اند. برخی دیگر، با استناد به حدیثی با این مضمون که بخشی از انسان به نام «عجب الذنب» پوسیده و مبدل نمی شود، اعضایی چون آخرین مهره ی کمر را به عنوان مصداق آن عضو و بخش اصلی ذکر کرده اند.