بارر

لغت نامه دهخدا

بارر. [ رِ ] ( اِخ ) یکی از طرفداران انقلاب کبیر فرانسه و از رفقای روبسپیر و دیگر انقلابیون بوده که در محاکمه لوئی شانزدهم سمت ریاست داشت ولی انقلابیون وی را نفی و تبعید کردند. پس از واقعه 1830 م. بفرانسه بازگشت و در سال 1841 در 86 سالگی درگذشت. پاره ای از خطابه ها و آثار سیاسی از وی بجای مانده و در زمان انقلاب روزنامه ای بنام «شفق » منتشر میساخت. ( از قاموس الاعلام ترکی ج 2 ).

فرهنگ فارسی

یکی از طرفداران انقلاب فرانسه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال پی ام سی فال پی ام سی فال چای فال چای فال تاروت فال تاروت