بابیک

لغت نامه دهخدا

بابیک. [ ب ِ ] ( اِخ ) امیربابیک : آمدن خداوند شاه شمس الدین علی کرت ِ دویم ببندگی مخدوم ملک اسلام خلد ملکه ، جهت آمدن ده هزار سوار بقهستان و هم امیر بابیک و تودکان و آنجا مقام ساختن و از بندگی مخدوم ملک خلد ملکه لشکر طلبیدن و فرستادن لشکر بمصاحبت او و آن ده هزار سوار را از قهستان بیرون کردن هم درین سال. ( تاریخ سیستان ص 408 ).

فرهنگ اسم ها

اسم: بابیک (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: babik) (فارسی: بابیک) (انگلیسی: babik)
معنی: امیری که نامش در تاریخ سیستان آمده است
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال فرشتگان فال فرشتگان فال تاروت فال تاروت