ایساف

لغت نامه دهخدا

ایساف. ( ع مص ) اندوهگین گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اندوهگین کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). || در خشم آوردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( تاج المصادر بیهقی ). به خشم آوردن. ( از ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24 ) ( ناظم الاطباء ) ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

اندوهگین گردانیدن یا در خشم آوردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم