اهدی

لغت نامه دهخدا

اهدی. [اَ دا ] ( ع ن تف ) بهترین هادی و رهنما. ( ناظم الاطباء ). راهبرتر. راه دان تر. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).
- امثال :
اهدی من النجم .
اهدی من الید الی الفم .
اهدی من جمل .
اهدی من حمامة.
اهدی من دعیمص الرمل ؛ و مثل اخیر درباره مردی است که راهنمایی بسیاردان بود. و رجوع به مجمع الامثال میدانی ص 738 شود.

فرهنگ فارسی

(صفت ) راهبرتر رهدان تر.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم