لغت نامه دهخدا
الانی سواری فرنجه بنام
هنرها نموده بشمشیر و جام.نظامی.رجوع به الان و اران شود.
الانی. [ اَ ] ( اِخ ) نام طایفه ای از شعبه های لر کوچک است. ( تاریخ گزیده نسخه چاپ عکسی ص 547 ).
الانی. [ اَ ] ( اِخ ) قصبه ای است معتبر ( در کردستان ) و هوای خوش دارد و آبهای روان. حاصلش غلات باشد و علفزارهای نیکو و شکارگاههای خوب فراوان دارد. ( نزهةالقلوب ج 3 ص 107 ).