اقبل. [ اَ ب َ ] ( ع ص ) کج چشم چنانکه گویی به سوی بینی خود مینگرد. کج چشم چندانکه گویی به بینی خود نگاه میکند. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ). ذوالقَبَل. آنکه چشمش در پیش گردد. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( مهذب الاسماء ). ج ، قُبل. ( مهذب الاسماء ). || گوسپندی که سرونش بر روی خمیده باشد. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ فارسی
کج چشم چنانکه گویی به سوی بینی خود مینگرد .
دانشنامه اسلامی
[ویکی الکتاب] معنی أَقْبِلْ: جلو بیا معنی أَقْبَلَ: نزدیک آمد ریشه کلمه: قبل (۲۹۴ بار)