رفاده

کلمه رفاده در زبان فارسی واژه‌ای با دو معنی اصلی و متمایز است که کاربردهای متفاوتی دارد. نخستین معنی آن به زخم‌بند اطلاق می‌شود؛ پارچه‌ای که به منظور بستن زخم‌ها، کنترل خونریزی و محافظت از ناحیه آسیب‌دیده به کار می‌رود. این کاربرد، نقش درمانی و محافظتی کلمه را برجسته می‌سازد. معنی دوم، این واژه را به بالشی اطلاق می‌کند که زیر زین اسب قرار داده می‌شود. هدف از این کاربرد، ایجاد راحتی بیشتر برای اسب، جلوگیری از وارد آمدن فشار و آسیب به کمر حیوان در طول سواری، و همچنین تثبیت بهتر زین است.

علاوه بر دو معنی فوق، این کلمه در برخی منابع به صورت مخفف یا مرتبط با رفادت نیز ذکر شده است. رفادت یکی از مناصب مهم و پرسابقه در دوران جاهلیت و پیش از ظهور اسلام بوده است که به قبیله قریش تعلق داشته است. این منصب شامل وظیفه پذیرایی، اطعام و فراهم آوردن مایحتاج ضروری برای حاجیان و زائرانی بود که از نقاط مختلف به مکه می‌آمدند. بنابراین، این واژه در این مفهوم، اشاره‌ای به بخشی از خدمات و پذیرایی‌هایی است که در چارچوب رفادت به حجاج ارائه می‌شد و نمادی از مهمان‌نوازی و مسئولیت‌پذیری در آن دوران محسوب می‌گردید.

با توجه به معانی متعدد و کاربردهای گوناگون کلمه رفاده، درک صحیح آن مستلزم توجه دقیق به بافت جمله و قرائن موجود در متن است. این واژه می‌تواند در متون پزشکی، نظامی (در ارتباط با اسب)، یا تاریخی (در زمینه آداب و رسوم دوران جاهلیت) ظاهر شود که هر یک معنای خاص خود را ایجاب می‌کند. بنابراین، برای تفکیک دقیق معنای مورد نظر رفاده، باید به بستر و محتوای کلی عبارتی که این کلمه در آن به کار رفته است، توجه ویژه‌ای مبذول داشت.

فرهنگ معین

(رِ دَ یا دِ ) [ ع. رفادة ] (اِ. ) ۱ - زخم بند. ۲ - زین.

فرهنگ عمید

۱. پارچه ای که روی زخم و جراحت می بستند، مرهم، کمپرس.
۲. بالش.

فرهنگ فارسی

پارچهای که روی زخم وجراحت ببندند، مرهم، کمپرس
( اسم ) ۱ - پارچهای که بدان جراحت یا رگ را بندند زخم بند. ۲ - زین ( اسب یا غیره ).

جمله سازی با رفاده

چار بالش چو نقره از پس و پیش دو رفاده ز پرنیان بینی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت