اریحی

لغت نامه دهخدا

اریحی. [ اَ ی َ حی ی ] ( ع ص ) مرد فراخ خوی. ( منتهی الارب ). واسعالخلق. مهربان. || جوانمرد. آنکه شاد شود چون عطا دهد. ( مهذب الاسماء ). مرد شاد بعطا دادن. هرکه از سخاوت پشیمان نشود. که خرّم بود در سخاوت کردن. سخی :
الالمعی الاریحی المربحی
واللوذعی الفیلسوف المدره.عبدالرزاق بن احمد العامری الشاعر.

فرهنگ عمید

جوانمرد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال لنورماند فال لنورماند فال انگلیسی فال انگلیسی فال راز فال راز