ارچنگ

لغت نامه دهخدا

ارچنگ. [ اَ چ َ ] ( اِخ ) ارتنگ. ( جهانگیری ) ( شعوری ). || ( اِ ) نقش و تصویر. ( شعوری ). رجوع به ارتنگ شود.

فرهنگ فارسی

نقش و تصویر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم