اروت

لغت نامه دهخدا

اروت. [ اُ] ( ص ) اروت کردن مرغ ؛ کندن پرهای مرغ پس از آنکه وی را در آب گرم افکنده باشند. و گویا ریشه اروت همان روت و رُت و لوت و لخت باشد. و آنرا آورید و آورود کردن نیز گویند. ایغار.
اروة. [ اَرْ رُ وَ ] ( اِخ ) گنگبار بحر احمر واقع دربین 40 درجه و 16 دقیقه طول غربی و 13 درجه و 36 دقیقه عرض شمالی ، در 30 میلی شمال غربی شهر مخا. ( ضمیمه معجم البلدان ). || جزیره ای است متعلق بدانمارک از دوک نشین شلسویک در دریای بالتیک ، بمسافت 10 میلی جنوب جزیره فیونی ، طول آن 14 میل و عرض 5 میل و سکنه 10000 تن و اراضی آن بسیار حاصلخیز است. ( ضمیمه معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

اروت کردن مرغ کندن پرهای مرغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال راز فال راز