اردوبازار

لغت نامه دهخدا

اردوبازار. [ اُ ] ( اِ مرکب ) مجموع چادرها و جز آن با متاع ها که بهمراه لشکر، فروختن را دارند. || مجازاً، جائی پرمردم. باهیاهو و بی انتظام.

فرهنگ عمید

بازاری که در اردوگاه برپا می شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - فروشگاه سیار همراه اردو . ۲ - مجموع چادرها و کایی که همراه لشکر است . ۳ - جایی پر مردم و با هیاهو و بی انتظام .

دانشنامه عمومی

اردو بازار مربوط به دوره قاجار است و در شیراز، حد فاصل سرای مشیر و بازار سه راهی روح الله واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۴ خرداد ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۹۲۳۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. همچنین نام محله ای قدیمی است در شهر لاهیجان.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم