کرمانشهان

لغت نامه دهخدا

کرمانشهان. [ ک ِ ش َ ] ( اِخ ) کرمانشاهان. شهر کرمانشاه. شهری است مشهور که آن را کرمانشه نیز گویند :
به ده فرسنگ از کرمانشهان دور
نه از کرمانشهان بل از جهان دور.نظامی.به کرمان رسید از کنار جهان
ز کرمان درآمد به کرمانشهان.نظامی.رجوع به کرمانشاهان و قرمیسین شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم