گنبدان دژ

لغت نامه دهخدا

گنبدان دژ. [ گُم ْ ب َ دِ ] ( اِخ ) نام قلعه ای است در خراسان. ( فرهنگ لغات شاهنامه تألیف شفق ). نام دژی که گشتاسب فرزند خود اسفندیار را بدانجا بند کرد :
سوی گنبدان دژ فرستادیم
ز خواری به بیگانگان دادیم.فردوسی.همان نیزه در چنگ دارد به جنگ
که در گنبدان دژ تو دیدی به چنگ.فردوسی.و رجوع به یشتها تألیف پورداود ج 2 ص 276، 278 و 282 شود.

فرهنگ فارسی

دژی است در خراسان که گشتاسب فرزند خود اسفندیار را بدانجا بند کرد : [ سوی گنبدان دژ فرستادیم زخواری به بیگانگان دادیم . ] ( فردوسی )
نام قلعه ایست در خراسان . نام دژی که گشتاسب فرزند خود اسفندیار را بدانجا بند کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال عشق فال عشق فال راز فال راز فال سنجش فال سنجش فال درخت فال درخت