لغت نامه دهخدا
قره تپه. [ ق َ رَ ت َپ ْ پ ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء بخش حومه شهرستان ساوه واقع در 15 هزارگزی جنوب خاور ساوه و 5 هزارگزی راه ساوه به قم. موقع جغرافیایی آن جلگه معتدل است. سکنه آن 66 تن. آب آن از چشمه سار و رودخانه وفرقان و محصول آن غلات و مختصر لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان گلیم بافی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. قشلاق چند خانوار از ایل شاهسون بغدادی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قره تپه. [ ق َ رَ ت َپ ْ پ ِ ] ( اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان ساوه واقع در 24 هزارگزی خاور ساوه و 3 هزارگزی راه ساوه به قم. موقع جغرافیایی آن دامنه و هوای آن معتدل است. سکنه آن 189 تن. آب آن از رودخانه قره چای و محصول آن غلات و مختصر لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان گلیم بافی و جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 ).
قره تپه. [ ق َرَ ت َپ ْ پ َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قره طقان بخش بهشهر شهرستان ساری واقع در 12000 گزی باختر بهشهر و 6000 گزی شمال ایستگاه رستم کلادشت. هوای آن معتدل مرطوب مالاریایی است. سکنه آن 750 تن. آب آن از چاه و لب شور. محصول آن غلات ، پنبه ، صیفی. شغل اهالی زراعت است. راه فرعی از ایستگاه راه آهن رستم کلا و تپه ای از آثار ابنیه قدیم دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
قره تپه. [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] ( اِخ ) دهی جزء دهستان تسوج بخش شبستر شهرستان تبریز واقع در 31 هزارگزی باختر شبستر و 4 هزارگزی شوسه صوفیان به سلماس. موقع جغرافیایی آن جلگه معتدل است. سکنه آن 1156 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه ارابه رو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
قره تپه. [ ق َ رَ ت َپ ْ پ َ ] ( اِخ ) دهی جزءدهستان نیر بخش مرکزی شهرستان اردبیل واقع در 38 هزارگزی جنوب باختر اردبیل و یک هزارگزی شوسه تبریز به اردبیل. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل است. سکنه آن 592 تن. آب آن از چشمه و رودخانه آغلقان و محصول آن غلات و صیفی. شغل اهالی زراعت و گله داری است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).