لغت نامه دهخدا
لیکن از رنج برده طبعم هست
راحتی دون نفثةالمصدور.مسعودسعد.با یکدیگر از حدوث این واقعه منکر بث الشکوی و نفثةالمصدور آغاز کردند. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 372 ). چون تو صاحبی کجا خواهیم یافت که با او نفثةالمصدوری در میان نهیم. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 111 ). سخن او بر نفثةالمصدور شرح غصه و مقاسات معیشت شدیده خود... مقصور بودی. ( جهانگشای جوینی ).
من سقیم دهر و عقل از نفثةالمصدور من
مایه احیاء روح پورسینا ساخته.جلال الدین فریدون ( یادداشت مؤلف ).