ناکشیده

لغت نامه دهخدا

ناکشیده. [ ک َ/ ک ِ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) تحمل ناکرده :
ای رنج ناکشیده که میراث می خوری
بنگر که کیستی تو و مال که می بری.اوحدی مراغه ای.|| وزن ناکرده. وزن ناشده. که آن را نکشیده اند و توزین نکرده اند. مقابل کشیده. رجوع به کشیده شود.

فرهنگ فارسی

تحمل نا کرده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال امروز فال امروز فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب فال کارت فال کارت