لغت نامه دهخدا فنعم. [ ف َ ن ِ م َ ] ( ع جمله فعلیه )پس چه خوب است. مرکب از «فََ» + نِعْم َ، فعل مدح.- فنعم المطلوب ؛ پس چه خوب. موافق مطلوب است. بسیار خوب. ( از یادداشتهای مؤلف ).