لمر

لغت نامه دهخدا

لمر. [ ل َ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان هزارجریب بخش چهاردانگه شهرستان ساری ، واقع در 54هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی ، جنگلی ، معتدل ، مرطوب و مالاریائی و دارای 150 تن سکنه. آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، ارزن ، لبنیات و عسل. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ).
لمر. [ ل ُ م ِ ] ( اِخ ) نیکلا اِلوا. فیلسوف فرانسوی ( 1767-1832 م. ).
لمر. [ ل ُ م ِ ] ( اِخ ) فیلیپ ژزف هانری. مجسمه ساز و حجار فرانسوی ، مولد والانسین ( 1798-1880 م. ).
لمر. [ ل ُ م ِ ] ( اِخ ) مادام مادلین. نقاش فرانسوی ، مولد آرک ( وار ) ( 1845-1928 م. ).

فرهنگ فارسی

فیلیپ ژزف هانری پیکر تراش و مجسمه ساز فرانسوی ( و. والنسین ۱۷۹۸ - ف. ۱۸۸٠ م . ) . اثر معروف وی [ آخرین دادگاه ] است .
نقاشه فرانسوی مولد آرک

دانشنامه عمومی

لمر ( به هلندی: Lemmer ) یک منطقهٔ مسکونی در هلند است که در لمسلند واقع شده است. لمر ۱۰٬۲۲۵ نفر جمعیت دارد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال تک نیت فال تک نیت فال سنجش فال سنجش فال شمع فال شمع