پوشیده دندان. [ دَ / دِ دَ ] ( ص مرکب ) لب فروبسته. مقابل خندان. || مجازاً دور از سپیده بام. تاریک. فرورفته در سیاهی : شب آن به که پوشیده دندان بود که آن لحظه میرد که خندان بود.نظامی.
فرهنگ فارسی
( صفت ) ۱- لب فرو بسته مقابل خندان . ۲- دور از سپید. بامداد تاریک .