هیمی

لغت نامه دهخدا

هیمی. [ هََ ما ] ( ع ص ) مؤنث هیمان. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( آنندراج ). شتر مبتلا به هیام. ( از اقرب الموارد ). رجوع به هیمان شود.

فرهنگ فارسی

مونث هیمان شتر مبتلی به هیام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال جذب فال جذب فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال عشقی فال عشقی فال انبیا فال انبیا