هش کردن

لغت نامه دهخدا

هش کردن. [ هَُ ک َ دَ ] ( مص مرکب )به هوش آوردن. بیدار کردن. هشیار کردن :
دیو را نطق تو خامش می کند
گوش ما را گفت ِ تو هش میکند.مولوی.

فرهنگ فارسی

بهوش آوردن بیدار کردن هشبار کردن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال سنجش فال سنجش فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت