نزوه

لغت نامه دهخدا

( نزوة ) نزوة. [ ن َزْ وَ ] ( ع ص ، اِ )کوتاه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). قصیرمن الاشیاء. چیزهای کوتاه و قصیر. ( از اقرب الموارد )( از المنجد ). || ( اِ ) نام سنگی است سپید که بدان آتش می زنند. ( ناظم الاطباء ). || حمله. ( یادداشت مؤلف ). وثبة. ( از المنجد ). || واحد نزو. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نزو شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ابجد فال ابجد فال پی ام سی فال پی ام سی فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال قهوه فال قهوه