متهمش

لغت نامه دهخدا

متهمش. [ م ُ ت َ هََ م ْ م ِ ] ( ع ص ) چشمه چاه که روان شود. ( آنندراج ) ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). چشمه روان شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تهمش شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم