نیک تن

لغت نامه دهخدا

نیک تن. [ ت َ ] ( ص مرکب ) اسبی که پوست تن وی براق بود. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

اسبی که پوست تن وی براق بود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم