نقطه دار

لغت نامه دهخدا

نقطه دار. [ ن ُ طَ / طِ ] ( نف مرکب ) منقط. منقوط. بانقطه. ( یادداشت مؤلف ). خجک دار. خالدار. حرفی که بر زبر یا زیر آن نقطه باشد. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

(صفت ) ۱ - دارای نقطه. یا حرف نقطه دار. حرفی از حروف الفبا که در بالا یا پایین نقطه دارد مانند : ب ت . ۲ - دارای خال خجک دار .
منقط . منقوط . با نقطه . خجک دار . خالدار .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم