موچه

لغت نامه دهخدا

موچه. [ چ َ / چ ِ ] ( اِ ) به لغت اصفهان قثاء بری است. ( تحفه حکیم مؤمن ). رجوع به قثاء بری و موجه شود. || گیاهی خودرو از تیره چلیپائیان است که در مزارع میروید و بمناسبت ریشه های بلند و عمیقش یکی از آفات مزارع است و در رنگرزی به کار است.

دانشنامه عمومی

تمدن موچه یا حکومت موچه بخشی از تاریخ کشور پرو است و به دوران حکمرانی قوم موچه بر مناطق غربی و ساحلی پروی امروزی در خلال سال های ۱۰۰ تا ۷۰۰ میلادی بازمی گردد. حاکمان موچه که به مذهبی چندخدایی باور داشتند حکومتی مذهبی را بنیان گذاری کردند. موچه ها در فلزکاری پیشرفته بوده و تکنیک های ویژه ای برای آبیاری اراضی کشاورزی خود ابداع کرده بودند.
موچه (بانه). موچه یک روستا در ایران است که در دهستان پشت آربابا واقع شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

موچِه (Moche)
آثار برجای مانده از دوره آثار برجای مانده از دوره آثار برجای مانده از دوره آثار برجای مانده از دوره (یا: موچیکا) تمدن ماقبل اینکایی در ساحلِ پرو (۱۰۰ـ۸۰۰م). آثار باقی مانده عبارت اند از شهرها، مقبره های خشتی عظیم، و سفالینه هایی که جزئیات زندگی روزمره و آداب و رسوم مردم را نشان می دهد. در ۱۹۸۸ مقبرۀ یکی از فرمانروایان جنگجو ـ کاهن آنان کشف شد. لقب او «سرور بزرگ سیپان» بود که برگرفته از نام دهکده ای نزدیک هرم مقبرۀ (هوئاکا) بود، و درآن گنجینۀ گران بهایی، شامل نقابی زَرّین و یک جفت گوشواره ، وجود داشت.
موچه (گیاه شناسی). موچه (گیاه شناسی)(Lepidium Latifolium)
موچه
(یا: ترتیزک برگ پهن) گیاهی علفی، با نام علمی Lepidium latifolium L. از تیرۀ شب بویان، دارای ریشه ضخیم، دراز و منشعب و ساقه ای به طول ۵۰ سانتی متر تا ۱ متر. در دشت های مرطوب و کنار مجاری آب می روید. برگ هایی بزرگ، بی کرک بیضوی و نوک تیز دارد. در زمان های قدیم جهت درمان هاری استفاده می شده ولی امروز چنین چیزی رد شده است. قسمت های مختلف این گیاه دارای اثر ضد اسکوربوت، مقوی، مدر و ضد درد است. در اغلب نواحی ایران می روید.