مرقص

لغت نامه دهخدا

مرقص. [ م ُ ق ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ارقاص. رجوع به ارقاص شود.
مرقص. [ م ُ رَق ْ ق ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی از ترقیص. رجوع به ترقیص شود. || شعر مرقص ؛ شعری که بی نهایت طرب انگیز باشد آن چنانکه شنونده را به رقص وادارد. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

شعر طرب انگیز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال تک نیت فال تک نیت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال لنورماند فال لنورماند