مرسم

لغت نامه دهخدا

مرسم. [ م ُ رَس ْ س ِ ] ( ع ص ) نعت فاعلی است از ترسیم. رجوع به ترسیم در ردیف خود شود.
مرسم. [ م ُ رَس ْ س َ ] ( ع ص ) نعت مفعولی است از ترسیم. رجوع به ترسیم در ردیف خود شود. || ثوب مرسم ؛ جامه خطدار به خطوط ضعیف. ( منتهی الارب ). جامه بخطها. ( مهذب الاسماء ). جامه مخطط.
مرسم. [ م ِ س َ ] ( ع اِ ) به معنی رَسیم است که نوعی از رفتار شتر باشد و آن سریعتراز «ذمیل » است. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

جامه خط دار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انگلیسی فال انگلیسی فال لنورماند فال لنورماند فال ابجد فال ابجد فال مکعب فال مکعب