مجروحه

لغت نامه دهخدا

( مجروحة ) مجروحة. [ م َ ح َ ] ( ع ص ) مؤنث مجروح. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مجروح شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم