لغت نامه دهخدا کج فهم. [ ک َ ف َ ] ( ص مرکب ) کج اندیشه. که فهم و دریافت او ناراست و غلط باشد. که به خطا چیزی را دریافت کرده باشد. ( ناظم الاطباء ). مقابل تیزفهم. مقابل فهیم : سِرّ دهنش هیچ نگفتیم به زاهدبا زاهد کج فهم معما نتوان گفت.اسیری لاهیجی ( از آنندراج ).