پریشان حواس

لغت نامه دهخدا

پریشان حواس. [ پ َ ح َ ] ( ص مرکب ) مضطرب. پراکنده فکر.

فرهنگ فارسی

( صفت ) پریشان فکر مضطرب .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال تماس فال تماس فال نخود فال نخود