وقاص

لغت نامه دهخدا

وقاص. [ وَق ْ قا ] ( ع ص ) گردن شکننده. ( غیاث اللغات ). || جنگجو. ( غیاث ) ( آنندراج ).
وقاص. [ وَق ْ قا ] ( اِخ ) سعد وقاص. از سرداران معروف عرب که در جنگ قادسیه سردار لشکر اسلام بود :
گزین سعد وقاص را با سپاه
فرستاد تا رزم جوید ز شاه.فردوسی.رجوع به سعد وقاص شود.

فرهنگ فارسی

گردن شکننده جنگجو
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال چای فال چای فال زندگی فال زندگی فال لنورماند فال لنورماند