وزاب

لغت نامه دهخدا

وزاب. [ وَزْ زا ] ( ع ص ) دزد ماهر در دزدی. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). دزد حاذق. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دزد ماهر در دزدی دزد حاذف
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال ارمنی فال ارمنی فال ابجد فال ابجد فال جذب فال جذب