ورمزیار

لغت نامه دهخدا

ورمزیار. [ وَ م َ ] ( اِخ ) دهی است جزو دهستان کاغذکنان بخش کاغذکنان شهرستان هروآباد، در 29500گزی شوسه میانه به زنجان ، دارای 198 تن سکنه است. این ده در دو محل به فاصله 500 گز قرار گرفته و به نام مزیار بالا و مزیار پایین مشهور است. سکنه مزیار بالا 100تن میباشد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی است جزو دهستان کاغذ کنان بخش کاغذ کنان شهرستان هرو آباد در ۲۹۵٠٠ گزی شوسه میانه زنجان

دانشنامه آزاد فارسی

وَرمَزیار
طایفه ای کُرد در ایران، از ایل گلباغی، مرکب از دو تیره به نام های ورمزیار زرینه و ورمزیار مره در، ساکن ناحیۀ دیواندره. تمام اعضای این طایفه امروزه یکجانشین شده اند. سردسیر ورمزیارها تا آغاز قرن ۱۴ق، در کنار کوه امروله و بلوک افشار کنگاور قرار داشت. ایل گلباغی از پیوستن ورمزیارها و بعضی گروه های لک و سلیمانی و بادکی و کلهر به وجود آمد. اینان در عهد شاه طهماسب صفوی، در بیلوار ساکن شده بودند. ورمزیارها در سال های تسلط عثمانی بر ناحیۀ نهاوند در سال های اول سلطنت شاه عباس اول صفوی، غالباً در خدمت عثمانی بودند. در ۱۰۱۲ق میان اهالی قلعه و حاکم جدید عثمانی اختلاف پیش آمد و آن ها نیز از دولت ایران استمداد خواستند. گروهی از قزلباشان خود را به کنار حصار قلعۀ نهاوند رسانیدند. ولی بیگ ورمزیار با اعضای طایفۀ خود به قزلباشان تسلیم شدند و با این عمل نهاوند به قلمرو دولت ایران بازگشت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم