لغت نامه دهخدا ناکی. ( حامص ) ناک بودن. حالت و صفت آدم ناک. سخت بی پول بودن. نهایت بی پولی. || سرحال و سردماغ نبودن. کیفور نبودن.افسرده و پریشان و دلمرده بودن. رجوع به ناک شود.