فقراء

لغت نامه دهخدا

فقراء. [ ف ُ ق َ ] ( ع ص ، اِ ) ج ِ فقیر. ( منتهی الارب ) ( ترجمان علامه جرجانی ترتیب عادل بن علی ). کسانی که حرفه ای ندارند یا صاحبان حرفه که حرفه آنها زندگیشان را کفایت نکند. ( از اقرب الموارد ) : لیطلق علی الفقراء و المساکین. ( تاریخ بیهقی ). کهف الفقراء ملاذ الغرباء. ( گلستان ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی فُقَرَاءِ: فقیران - تهیدستان- نیازمندان - محتاجان
ریشه کلمه:
فقر (۱۴ بار)
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال کارت فال کارت فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی