فرهاد اول

لغت نامه دهخدا

فرهاد اول. [ ف َ دِاَوْ وَ ] ( اِخ ) اشک پنجم. رجوع به اشک پنجم شود.

فرهنگ فارسی

اشک پنجم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال اوراکل فال اوراکل فال چای فال چای فال عشق فال عشق