کوبیدگی

لغت نامه دهخدا

کوبیدگی. [ دَ / دِ ] ( حامص ) عمل یا حالت کوبیده بودن یا شدن.کوفتگی. و رجوع به کوبیده و کوبیدن و کوفتگی شود.

فرهنگ فارسی

عمل یا حالت کوبیده بودن یا شدن. کوفتگی

فرهنگستان زبان و ادب

{batter} [حمل ونقل ریلی] تغییر شکل سطح کلاهک ریل در نزدیکی درز و در انتهای ریل ها، براثر ضربۀ چرخ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم