یترون

لغت نامه دهخدا

یترون. [ ی َ ] ( اِخ ) یثرون . ( به معنی فضل او ) کاهن یا امیر مدیان و پدرزن موسی. ( سفر خروج 2:18 ) ( قاموس کتاب مقدس ).

دانشنامه آزاد فارسی

یَتْرون (Jethro)
(یا: یثرون)، در عهد عتیق، پدرزن موسی. پس از آن که موسی یک مصری را کشت و از مصر گریخت، به یترون کاهن مِدیانو رئیس طایفۀ چادرنشین قِینیانپناه برد. دخترش صِفّورَهرا به زنی گرفت و در خروج از مصر خانواده اش را به او سپرد. نیز یترون بود که به موسی توصیه کرد داورانی برگزیند تا کمکش کنند و بدین سان نظام قضایی عبرانی پایه ریزی شد. حوبابو رَعوئیلنام های دیگر یترون اند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تک نیت فال تک نیت فال جذب فال جذب فال ارمنی فال ارمنی