لغت نامه دهخدا
- گوسفند ( گاو ) کاردی ؛ گوسفند و گاوی که برای کشتن پرورش دهند.
|| ( اِ ) شفتالوی بزرگ دیررس. قسمی شفتالوی درشت وپرآب و خوش طعم دیررس که چون غالباً آن را نارسیده خورند ناچار با کارد برند. هلوی کاردی.
کاردی. ( اِ ) نامی است که در «نور» ( مازندران ) به بارهنگ دهند. رجوع به بارهنگ شود.