چارخ

لغت نامه دهخدا

چارخ. [ رُ ] ( ترکی ، اِ ) چارق. کفش درشت روستایی. نوعی پای افزار که دهقانان و روستائیان در پای کنند :
سواران ولی بر نمد زین چارخ
شجاعان ولیکن بفسق و بساغر.عمعق بخارایی.و رجوع به چارق و چارغ شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم