ورشکست

لغت نامه دهخدا

ورشکست. [ وَ ش ِ ک َ ] ( ن مف مرکب ) آنکه ورشکسته است یعنی دارائی او از دیوان او کمتر است. مفلس. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

= ورشکستن

فرهنگ فارسی

ورشکستن
۱ - ورشکستن ( مصدر اسم ) ورشکستن ۲ - ورشکسته ( اسم ) ورشکسته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم