ناوردی

لغت نامه دهخدا

ناوردی. [ وَ ] ( ص نسبی ) منسوب به ناورد. اهل ناورد. رجوع به ناورد شود. || ضد. مختلف :
یافتی از سه رنگ ناوردی
ازرقی و سپیدی و زردی.نظامی.

فرهنگ عمید

جنگی، جنگاور.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم